تعریف بازاریابی
تعاریف گوناگونی برای بازاریابی ارائه شده است. مفهوم اساسی آن عبارتاند از:
«شناسایی و برآوردن نیازها و سلیقههای مشتری با عرضهٔ خدمات و کالا بهمنظور رفع احتیاجها ازطریق مبادلههای سودآور».
در اینجا توجه به موارد ذیل ضروری است:
- «مشتری» کالا یا خدمات ممکن است اشخاص، شرکتها و گروههای دیگر باشند؛ برای مثال، صاحبان آرا در حمایت از نامزد انتخاباتی.
- «عرضهٔ» بهکاررفته در تعریف فوق تعمدی و شامل کالا و خدمات یا هر دو است و حتی ممکن است شامل مؤلفههای دیگری باشد که در مفهوم بازاریابی کاربرد دارند. برای مثال، اشخاص و نظریههای سیاسی، موسیقی پاپ و امور عامالمنفعه.
- «سودآور» بودن تأمین نیازهای مشتری برای سازمان به اهداف سودجویانهٔ مالی محدود نمیشود. بهعلاوه، همهٔ سازمانها بهدنبال سود نیستند، مانند مؤسسههای غیرانتفاعی آموزشی و پزشکی، گروههای پیشاهنگی که ممکن است اصول بازاریابی را بپذیرند، اما هدف نهایی آنها سود نقدی نخواهد بود.
سازمانهایی که در بازاریابی فعالیت دارند فقط شرکتهای تجاری یا سازمانهای صنفی نیستند.
تعریف فوق و ارائهٔ بعضی اندیشههای مرتبط با بازاریابی از آن طرح کلی بهدست میدهد. برخلاف دربرگرفتن مفاهیم بازاریابی، بازاریابی خدمات ماهیت پیچیدهای دارد و سازمانهای خدماتی به مقولههای مختلفی تقسیمبندی میشوند:
- مؤسسههای خدماتی انتفاعی یا غیرانتفاعی؛
- مؤسسههایی که خدمات فردی یا اداری و یا هر دو را ارائه میکنند.
مسئلهٔ مهم آن است، سازمانهایی که میخواهند به بازار و مشتریان خود نزدیک باشند ــ بهعبارتدیگر، سازمانهای مبتنیبر بازاریابی ــ باید مفاهیم بازاریابی را بپذیرند. سازمان مبتنی بر بازاریابی، در درجهٔ اول باید با بازار در تعامل باشد و سازمان غیرمتکی بر بازار، هرآنچه فکر کند فروش خواهد رفت، ارائه میدهد و نه آنچه موردنیاز بازار است.
آمیزههای بازاریابی
بهمنظور برآوردن نیاز و سلیقهٔ بازار بهگونهای که با اهداف سازمان نیز هماهنگ باشد، سازمان باید «عرضه» ای طراحی و به بازار مصرف ارائه کند و این امر با استفاده از ابزارها یا آمیزههای بازاریابی امکانپذیر میشود. بازاریاب برای طراحی، توزیع، برقراری ارتباط و درنهایت، فروش «عرضه» در بازار دلخواه خود ابزار گوناگونی دردست دارد. این ابزار تحت چهار عنوان اساسی طبقهبندی میشوند:
- محصول؛
- قیمت؛
- تبلیغ بازرگانی؛
- مکان عرضه.
نظرات
بازاریابی خدمات گوهریان