موجود

فراموشی فعال

ده افسانه پایدار استراتژی که باید فورا فراموش شوند

تعداد
قیمت: 96,000 تومان

استراتژی یک آشفتگی و نابسامانی است. منظور از این جمله، طرز فکر درباره استراتژی است که در کتاب‏های درسی موجود بوده و در بسیاری از دوره‏های MBA در سراسر کره خاکی تدریس می‏شود. این رویکرد این‏گونه است که استراتژی با مأموریت‌ها و چشم‌اندازها آغاز و هدایت می‌شود، به شدت بر تحلیل‌های محیط بیرونی و محیط داخلی سازمان تکیه می‌کند، و توسط ابزارهای متعددی پشتیبانی می‌شود، و هدف آن تدوین و اجرای یک استراتژی عالی است که شایستگی سازمان را طی سه یا پنج سال آینده رقابت‌ناپذیر نماید.
اگر منظور این جمله را نمی‏‎دانید نگاهی به آخرین نسخه کاوشی در استراتژی‏های شرکت نوشته: گری جانسون، کوان اسکولز و ریچارد ویتینگتون انداخته و محتوای آن را مرور کنید. این کتاب با بیش از یک میلیون نسخه فروخته شده، یکی از محبوب‏ترین کتاب‏های درسی استراتژی است. به‏طور اساسی استانداردی را تعیین کرده که توسط بسیاری از افراد استفاده می‏شود که بیانگر نگاهی از طرز تفکر غالب در مورد استراتژی است. واضح‏ترین شاخصی که نشان می‏دهد استراتژی یک آشفتگی و نابسامانی است، نرخ بالای شکست‏های گزارش شده در مطالعات دانشگاهی است. در بین مقالات، میزان شکست بین 50 تا 90 درصد گزارش شده است. این دامنه وسیع تا حد زیادی به نحوه سنجش موفقیت توسط پژوهشگران بستگی دارد. اما حتی اگر با بررسی انتقادی این عدد را به نصف کاهش داده، این نرخ شکست هنوز بسیار بالا است و مطمئناً قابل پذیرش هیچ فرآیند کسب‌وکار یا هر چیز دیگری نیست.
یکی دیگر از شاخص‌هایی که نشان می‌دهد استراتژی آشفته و نابسامان است، این است که این رویکرد - و همچنین این حوزه به‌طور کلی - به شدت مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و مدیران کسب‌وکارها، مشاوران و استادان دانشگاه می‌باشد. در اینجا یک انتقاد به دلیل تاریخچه جذاب آن ارائه می‏شود. رویکرد اشاره شده در سال 1984 «سنتی» و «تحریف شده» نامیده می‏شد (در مقاله برنامه‏ریزی دراز مدت توسط روی ورنهام). بیش از 35 سال پیش است (همان سالی که اولین نسخه کتاب کاوشی در استراتژی‌های شرکت انتشار یافت). از آن زمان تاکنون، انتقادات مشابهی از سوی کارشناسان متعدد مطرح شده است.
مهم‌ترین انتقادات این رویکرد به استراتژی عبارت است از:
به ابزارها و چارچوب‌های بسیار زیادی تقسیم می‌شود که در بهترین حالت، به‌صورت ضعیفی به هم متصل هستند.
بیش از حد، مبتنی بر ابزارها و متمرکز بر سود ضروری هستند.
تأکید بیش از حد بر تجزیه و تحلیل‏های اقتصادی، به قیمت استفاده از مهارت‏های ساختگی مصنوعی و هنری و در نتیجه بیشتر نمایشی هستند.
به اندازه کافی مبتنی بر ارزش نیست، یا بر ارزش‏های اشتباه متمرکز است، در نتیجه رفتار غیراخلاقی فردگرایانه را پرورش می‏دهد.
متکی به راه‏حل‏های مبتنی بر موارد بسیار ساده و تجویزی است.
بیش از حد مبتنی بر خرد جمعی، متخصصان و استادان برجسته است و تظاهر به دانش به‏جای تئوری معتبر می‏باشد.
از دست دادن ارتباط خود در دنیای امروز با محتوایی که عمدتاً چندین دهه قدمت دارد.
این موضوعی است که نادیده گرفتن آن غیرممکن است. با این وجود، کمی و گهگاه به‏روز می‏شود، ماهیت رویکرد استراتژی غالبأ در دهه‏های گذشته تقریباً یکسان باقی مانده است. برای مشاهده این موضوع، می‌توانید یک کتاب درسی استراتژی جایگزین به‌صورت تصادفی از هر سالی پیدا کرده، به احتمال بسیار زیاد، کم و بیش همان محتوایی را که در (کاوشی در استراتژی‌های شرکت) وجود دارد، بیابید.
البته تفاوت‌هایی وجود دارد، اما ایده‌های متعارف درباره استراتژی کسب‌وکار در تمام این سال‌ها به‌طور قابل ‌توجهی ثابت مانده است.
از یک طرف، می‌توان آن را به‌عنوان یک داستان موفقیت قابل توجه دانست و از این گذشته، رویکردی که تا این مدت توانسته دوام بیاورد، حتماً خوب بوده است.
از سوی دیگر، این رویکردی است که به شدت (نه فقط توسط بیگانگان با استراتژی، بلکه توسط خود استادان استراتژی) مورد انتقاد قرار می‏گیرد.
این بدان معنی است که ما در یک رویکرد استراتژی گیر کرده‏ایم و می‏دانیم کارآمد نیست و به شدت انتقاد می‏کنیم، اما به هر حال به استفاده، ترویج و آموزش ادامه می‏دهیم.
دلیل اصلی، این است که مجموعه‏ای از باورها و افسانه‏ها بر پایه استراتژی است، که آنقدر قوی و قانع‌کننده هستند که آن‏ها را زنده نگه داشته است. قدرت و پذیرش گسترده این باورها و افسانه‏ها بدان معنی است که ما به سختی جرأت به چالش کشیدن آن‏ها یا جستجوی رویکردهای جایگزین را داریم، تا جایی که ما حتی از افسانه بودن آن‏ها نیز آگاه نیستیم. در عوض، همه ما استراتژی را همان‏گونه که قرار است انجام شود، انجام داده و در نتیجه افسانه‏ها را تداوم می‏بخشیم.
برای شکستن این چرخه، می‏بایست باورها و افسانه‏ها کشف و شکسته شوند.

با این حال، از آنجایی که آن‏ها عمیقاً در سیستم‏های اعتقادی بسیاری ریشه دوانده‏اند، این نیاز به فراموشی فعال دارد. تنها زمانی می‌توان آگاه بود که چه چیزی درست است و یا چرا این موضوع معتبر نیست، که بتوان برای رویکردهای جایگزین استراتژی ارزش قائل شده و انتظار حرکت رو به جلو و پیشرفت را داشت.
کتاب کوچک حاضر که عمدتاً بر اساس مجموعه‌ای از مقالاتی است که برای فوربس نوشته شده است، حاوی ده افسانه پایدار در مورد استراتژی است که به‌طور مجزا در ده فصل آورده شده است:
افسانه شماره 1: استراتژی مشابه جنگ است.
افسانه شماره 2: استراتژی همان برنامه‌ریزی است.
افسانه شماره 3: استراتژی با اهداف آغاز می‌شود.
افسانه شماره 4: استراتژی یک موضوع سطح بالا است.
افسانه شماره 5: استراتژی باید ساده باشد.
افسانه شماره 6: استراتژی در رأس سازمان قرار دارد.
افسانه شماره 7: مشاوران می‏توانند استراتژی خلق کنند.
افسانه شماره 8: استراتژی از داده‏ها به‌دست می‏آید.
افسانه شماره 9: استراتژی نیازمند فعالیت‏های خارج از محل کار است.
افسانه شماره 10: استراتژی باید تدوین شود.
سه افسانه اول به ماهیت استراتژی مربوط می‏شود. همان‏گونه که در فصل‏های 1، 2 و 3 بحث خواهد شد، استراتژی مربوط به جنگ، برنامه‏ریزی و آینده‏نگری و دستیابی به اهداف و مقاصد از پیش تعریف شده نیست. دو افسانه بعدی به ویژگی‌های کلیدی مربوط می‌شود که قرار است استراتژی داشته باشد: سطح بالا و عمومی، ساده و آسان بودن آن. در فصل 4 و 5 توضیح داده خواهد شد که چرا این باور اشتباه است. افسانه‏های شماره 6 تا 9 مربوط به این است که چه کسی و چگونه باید استراتژی را خلق کند. بحث در مورد این چهار افسانه در فصل‌های 6 تا 9، نشان می‌دهد که استراتژی باید به روشی متفاوت از آنچه که معمولاً تصور می‌شود خلق شود. در نهایت، همان‏گونه که در فصل 10 بحث خواهد شد، افسانه شماره 10 کل ایده استراتژی را به‌عنوان یک عبارت به چالش می‏کشد، که سازمان‌ها به یک استراتژی قابل تعریف، برای خلق و اجرای آن نیاز دارند.
همراه با افسانه‏زدایی از این ده افسانه، این فصل‌ها همچنین دیدگاهی جایگزین برای استراتژی ترسیم می‏کند که، امیدوارم و فکر می‏کنم، به شکستن مقاومت متعصابه و کورکورانه بر رویکرد استراتژی سنتی آن‏گونه که ما می‏شناسیم، کمک کند، به انتقادات شدید رسیدگی و منجر به بهبود نرخ موفقیت استراتژی می‏شود.
بخش پایانی کتاب، با استفاده از استعاره موسیقی جاز، خلاصه‏ای از نکات کلیدی و چگونگی حرکت رو به جلو به پایان می‏رسد...
فراموشی فعال مبارک!
                        یرون کراینبرینک





نظرات فراموشی فعال

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

مشخصات کتاب

نویسنده یرون کراینبرینک
مترجم رامتین افشین فر
ناشر شرکت چاپ و نشر بازرگانی
تعداد صفحات 82 صفحه
دسته بندی کتاب های تخصصی
تاریخ انتشار 1403
شابک 9786223740428
قیمت 96,000 تومان
زبان

فهرست مطالب

فهرست مطالب

سخن مترجم          7

اسطوره یا افسانه          9

پیشگفتار          11

افسانه اول: استراتژی مشابه جنگ است.          17

افسانه دوم: استراتژی همان برنامه‏ریزی است.          23

افسانه سوم: استراتژی با اهداف آغاز می‏شود.          29

افسانه چهارم: استراتژی یک موضوع سطح بالا است.          35

افسانه پنجم: استراتژی باید ساده باشد.          41

افسانه ششم: استراتژی در رأس سازمان قرار دارد.          47

افسانه هفتم: مشاوران می‏توانند استراتژی خلق کنند.          53
افسانه هشتم: استراتژی از داده‏ها به‌دست می‏آید.          59

افسانه نهم: استراتژی نیازمند فعالیت‏های خارج از محل کار است.          65

افسانه دهم: استراتژی باید تدوین شود.          71

و حالا؟          77


سخن مولف

سخن مترجم

رویکرد و ابزارهای مدیریت استراتژی در نیم قرن گذشته به‏طور قابل ملاحظه‏ای بدون تغییر باقی مانده است و این یک مشکل محسوب می‌شود، زیرا جهان به‌طرز چشمگیری تغییر کرده است. استفاده از روش‌های سنتی و کلاسیک تدوین استراتژی، در فضای همیشه در حال تغییر کسب‌و‌کارهای امروز، چالش‌هایی را به‏همراه دارد. مکاتب استراتژی سنتی، دارای رویکردهای منطقی، تحلیلی و خطی و در فضای سریع و متغیر کسب‌و‌کارهای امروز، عمدتاً بسیار آهسته، غیر‌منعطف و بی‌اثر هستند.
دلیل اصلی این عدم تغییر این است که حوزه استراتژی به مجموعه‌ای از افسانه‌ها در این مورد وفادار مانده و آن قدر قوی و قانع‌کننده هستند که بدون توجه به هر اتفاقی همچنان ادامه دارند. برای پیشرفت و بهتر شدن در استراتژی، باید این افسانه‏ها را کشف کرده و آن‏ها را بشکنیم. با این حال، از آنجا که آن‏ها عمیقاً در سیستم‏های اعتقادی بسیاری ریشه دوانده‏اند، این امر مستلزم فراموشی فعال است. تنها زمانی که بدانیم چه چیزی درست است و چرا این دیگر معتبر نیست، می‌توانیم رویکردهای جایگزین برای استراتژی را استفاده و انتظار حرکت رو به جلو را داشته باشیم.
در این کتاب کوچک، آقای یرون کراینبرینک از لفظ «افسانه» استفاده و ما را با ده افسانه پایدار استراتژی همراه می‏کند. امروزه افسانه، در بررسی و تحلیل متون علمی، ادبی و هنری جایگاه مهمی دارد و نقد افسانه‏ای (نقد اسطوره‌ای) جای خود را در بین نقدها باز کرده است. در همین راستا، نظیر این کتاب، بسیاری از نویسندگان و شاعران به بازسازی افسانه‌های گذشته روی آورده و با برداشت‌های تازه‌ای از آن‏ها به بیان افکار خود پرداخته‌اند.
در بیان منتقدانه نویسنده، او با غلبه بر افسانه‏ها به سبک ساده و در دسترس، همراه با افسانه‏زدایی از افسانه‏ها، ایده‏های بدیهی شما را در مورد استراتژی، زیر سوال می‏برد. این کتاب همچنین یک رویکرد جایگزین برای استراتژی را ترسیم می‏کند که برای قرن بیست‌و‌یکم مناسب‏تر است.
برای استفاده بیشتر از این کتاب، توصیه می‌شود فصل‌ها را یک‌به‌یک به آرامی مرور و در آن‏ها عمیقأ تأمل و بر اساس آن، پاسخ خود را به این سؤال که استراتژی باید چگونه باشد، پیدا کنید.
در پایان از زحمات استاد فرهیخته و گرانقدر جناب آقای دکتر مجتبی لشکر بلوکی که افتخار دانش‏پذیری ایشان را داشته،‏ کمال تشکر را دارم. نکته‏های آموزنده و گفته‏های حکمیانه و پر رمز و راز ایشان، ذهن مرا با استراتژی جدید و مدل موعود پروراند و بستری شد تا به این حوزه علاقمند و این مسیر را ادامه دهم.
در انتها، کتاب را با این جمله آغاز کنیم که با فراموشی فعال و حذف ده افسانه مهم استراتژی، راه را برای استراتژی بهتر باز کنیم.
                    با احترام
                    رامتین افشین‌فر



© Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت : نونگار پردازش

سبد خرید 0
مقایسه
0
فهرست مقایسه خالی است