«در روشهای استقراضی، کشور سرمایهپذیر در واقع وامی را از بانک یا مؤسسه وامدهنده دریافت میکند و موظف است در سررسیدهای مقرر اقساط را بازپرداخت کند.
هنگامیکه اشخاص وام میگیرند، متعهد میشوند تا بهطور منظم پول و بهره آن را بازپرداخت کنند. در حوزه تأمین مالی بینالمللی، بحث تأمین مالی استقراضی با اشکال حقوقی قرض پیوند میخورد. از قبیل وامهای بانکی بینالمللی، اوراق بهادار، وجهالضمان، سفته و دیگر انواع اسناد مربوط به قرض. در سادهترین شکل خود، تمام این اسناد قرض، از وام بانکی گرفته تا موارد بسیار پیچیدهتر، همگی شبیه هم هستند: تمام آنها بازتاب یک توافق بنیادین از طرف وامدهنده برای ارائه مبلغ خواستهشده و تعهد از طرف وامگیرنده برای بازپرداخت وام دریافتی است.
در اینگونه روشهاکارفرما (سرمایهپذیر) در واقع وامی را از مؤسسه وامدهنده دریافت میکند و موظف است در سررسیدهای مقرر اقساط بازپرداخت آن را به وامدهنده بپردازد. در این نوع روشها ریسک برگشت سرمایه متوجه سرمایهگذار یا تأمینکننده منابع مالی نیست و دریافتکننده منابع مالی از طریق ضامن که همان دولت یا بانک تجاری است، ضمانتنامهای مبنیبر تعهد بازپرداخت منابع در سررسید یا تعهد جبران خسارت بر اثر قصور دریافتکننده منابع به تأمینکننده منابع مالی ارائه میکند. منابع مالی موضوع این طبقهبندی بهخاطر تضمینی که بر آن مترتب است در تراز پرداختهای کشور بهعنوان بدهی دولت و سیستم بانکی تلقی میشود.
این دسته از روشهای تأمین مالی پروژهها، داری دو شکل است: در یک شکل مؤسسه وامدهنده هیچگونه شرطی را برای نحوه بهکارگیری وام دریافتی تعیین نمیکند و در واقع فاز تأمین مالی پروژه از فاز اجرایی آن کاملا جداست. در این حالت هیچگونه عملیات نظارتی نیز بر نحوه مصرف وام ندارد و تنها پس از پرداخت وام، در موعدهای تعیین شده اقدام به دریافت اقساط وامهای دریافتی بههمراه سود حاصله مینماید. در نوع دیگری از روشهای استقراضی، کشور یا مؤسسه وامدهنده، بر نحوه هزینه و مصرف شدن وام نیز نظارت کامل دارد و از اول نوع مصرف آن را با وامگیرنده شرط میکند. در این حالت، درصورتیکه کشور دریافتکننده وام بدون هماهنگی با وامدهنده، آن را در مورد دیگری غیر از آنچه که از قبل توافق شده، مصرف نماید، با جریمههایی از سوی وامدهنده مواجه خواهد شد. برای نمونه مؤسساتی نظیر بانک جهانی اقدام به ارائه وام، به این شکل میکنند.
نکته حائز اهمیت در این روش تأمین مالی این است که این نوع از روشها، کمترین ریسک را در بین روشهای تأمین مالی پروژهها برای وامدهنده دربرداشته و او صرفنظر از نتیجه اجرای پروژه و سود یا زیان آن، تنها اقدام به ارائه وام کرده و در موعد مقرر نیز اصل وام را بههمراه سود توافق شده دریافت مینماید. در نتیجه این روش برای کشورهای وامگیرنده بالاترین ریسک را دربرداشته و آنها کمتر به این نوع تأمین مالی برای اجرای پروژههای بزرگ تمایل نشان میدهند.»
نظرات
در آمدی بر تامین مالی و سرمایه گذاری خارجی در ایران