«چرا این همه تعصب نسبت به بانوان موفق؟
«وی معتقد است: زیرا ما فکر می‌کنیم که نمی‌توانیم همه چیز را داشته باشیم: یک شغل و در عین حال بچه‌های شاد.؟ ولی مردان می‌توانند همه‌ی آنها را داشته باشند.
اینجاست که باید از خودمان بپرسیم، پس چرا ما نداشته باشیم؟»
قطعا، در جستجوی «همه چیز داشتن»، محدویت‌هایی نیز وجود دارد. مانند آن بانوی رئیس شرکتی که در کتابش ذکر کرده که برای هدر نرفتن وقتش، لباسهایی را برای فرزندانش می‌پوشانده و آنها را با لباسهایی که باید برای فردا می‌پوشیدند، می‌خواباند.
مثالی که لرزه بر اندام می‌آورد!.....
حدود دو سال پیش، آن- ماری اسلایتر، مشاور هیلاری کلینتون، استعفا داد. وی معتقد بود: "بانوان امکان این را ندارند که همزمان هم به مانند «جایگاه آقایان در شرکت» کار کنند و در عین حال نیز «خودشان بعنوان یک بانو» زندگی کنند".
فشاری که فعالیت ماری اسلایتر به او وارد می‌کرد برایش زیاد بود و از این رو باعث استعفای او از کارش شد.
شریل ساندبرگ، بانوی دیگری است که در جریان کنفرانس خود در تد،با تأیید نظری که ماری داشت چالشی در جهت عکس آن راه انداخت. شریل نیز تایید می‌کرد که: «ما بانوان، سعی داریم همدیگر را بفهمیم و درک کنیم و تنها چیزی که به دنبال آن هستم، اینست که سعی دارم از فشار کاری‌ای که بر دوش بانوان است بکاهم.
به عنوان مثال، ماریسا میر، همکار قدیمی ام در گوگل که در حال حاضر مدیر شرکت یاهو است، بانوی توانمندی است که درست بعد از دو هفته از زایمانش به سرکار برگشت، او فردی است که توانست و شد. البته بیان این مثال، دلیلی بر آن نیست که به بانوان بگویم مانند او عمل کنند، بلکه می‌خواهم بگویم که همه چیز امکان دارد. تمام بانوان می‌توانند مدیر شوند، تنها باید دست از ترسیدن و قضاوت شدن برداشته و در این مسیر از اینکه مادر بدی به نظر برسند (در نظر دیگران)و یا حتی ازاینکه در همه چیز کاملا موفق بشوند یا نشوند، واهمه‌ای نداشته باشند.» شریل ساندبرگ خود نیز شرایط سختی را پشت سر گذاشته است، از روزهایی که با گریه به سرکار رفته، همچون روز سنت-پاتریک که مجبور شد تیشرت آبی بر پسرش بپوشاند، درحالی که تمام دوستانش لباس سبز بر تن داشتند.... «با این حال، همسرم به من میگفت: خب عیبش چیست؟ حداقل او متفاوت بودن و معنای آن را یاد می‌گیرد! این زنان هستند که همیشه جزئی‌نگر هستند، نه مردان.»
سرانجام، شریل ساندبرگ، پس از ماه‌ها چالش و مباحثه بالاخره با ایجاد نوعی تعادل در زندگی خود همراه با مبارزه‌های سخت، موفق شد برای زندگی مشترکشان، سهمی مساوی از وظایف با همسرش، دیوید گلدبرگ که او هم مدیر عمومی یک شرکت آمار است، ایجاد کند.»