در ۴۰ سال گذشته نظام تجارت جهانی به‌ویژه برای کشورهای در حال توسعه با تغییرات عظیمی همراه بوده است. آزادسازی‌های مالی و تجاری، مقررات‌زدایی اقتصادی و خصوصی‌سازی‌های گسترده از یک سو و نوآوری در زمینه اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات، کاهش قیمت‌های خدمات تجاری مانند حمل و نقل بین‌المللی، خدمات بانکی و ... از سوی دیگر موجب شده که شرکت‌های کوچک و متوسط کشورهای در حال توسعه بیش از پیش در معرض رقابت جهانی قرار گیرند. بنگاه‌های کوچک و متوسط برای نفوذ به بازارهای خارجی با مشکلات عظیمی مواجه هستند که برخی از این مشکلات عبارتند از:

به دلیل مقادیر نسبتا کم تولید این شرکت‌ها، رقابت با تولیدات با قیمت‌های پایین شرکت‌های چندملیتی که می‌توانند از اقتصاد مقیاس استفاده کنند، بسیار سخت است.

اخذ اطلاعات درمورد بازارها مستلزم شناخت مطالعه بازار و تحلیل داده‌ها و همچنین شناخت از تکنیک‌های جدید اطلاعاتی است که فراتر از منابع مالی و انسانی اکثر شرکت‌های کوچک و متوسط است.

برای تنوع‌گرایی تولیدی، ایجاد مارک خاص و یا جلب رضایت برای ترجیحات همواره در حال تغییر مشتریان، شرکت‌های کوچک و متوسط باید توسعه تولید را دنبال کنند. البته طراحی تولید و وفق دادن آن به خواسته‌های مشتریان، مستلزم توانمندی‌های استثنایی است.

شرکت‌های کوچک و متوسط باید کیفیت تولیدات و بسته‌بندی را بر اساس الزامات بین‌المللی افزایش دهند. اکثر این شرکت‌ها فاقد بخش کنترل کیفیت هستند. مقررات جدید برای بسته‌بندی به منظور حمایت از محیط زیست به تدریج ایجاد شده است که باید به وسیله شرکت‌ها رعایت شود. رعایت این مسائل و تحمل هزینه‌های آن به‌تنهایی از توان شرکت‌ها خارج است.

رقابت در بازارهای جهانی عمدتا بر اساس قیمت صورت می‌گیرد؛ بنابراین، بهبود بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها از مهم‌ترین مسائل به شمار می‌روند. شرکت‌های کوچک و متوسط در کشورهای در حال توسعه توانمندی بسیار کمی در این زمینه داشته و حتی از تکنیک‌های تعیین قیمت نیز آگاهی ندارند.

مدیریت دقیق در زمینه تهیه مواد و نیز مدیریت انبارها می‌تواند صرفه‌جویی تا میزان ۱۵ تا ۲۰ درصد را ایجاد کند. در کشورهای در حال توسعه، شرکت‌های کوچک و متوسطی که قادر به انجام چنین امری باشند نادرند.