اصولاً تغییرات و تحولات ایجاد شده در نظام اقتصادی بینالملل و شکلگیری مناسبات نوین تجاری و بازرگانی در عرصه جهانی که زمینهساز تحولات ساختاری و عمیق در صنعت لجستیک جهانی نیز شد، از یک فرآیند سلسله مراتبی و تاریخی برخوردار است. این فرآیند، خود ناشی از ضرورتهای اقتصادی- تجاری بینالمللی و به وجود آمدن دوران نوینی بود که به دنبال فروپاشی نظامهای متمرکز اقتصادی و سقوط بلوک شرق و تبدیل نظام دو قطبی به تک قطبی آغاز شد و به سرعت در اواسط دهه ۹۰ میلادی و با تأسیس سازمان تجارت جهانی، تثبیت گردید.
کلمه لجستیک که امروزه مورد استفاده واقع میشود، بیش از صد سال در نیروهای مسلح آمریکا مورد بهکار گرفته میشد و به تدریج توسط سایر کشورهای انگلیسی زبان، نیز مورد پذیرش قرار گرفت. این لغت، ریشه یونانی دارد و در موارد نظامی، برای جابهجایی جنگافزار، مهمات و جیره غذایی، از مکان اصلی به سمت خط مقدم استفاده میگردد. در زبان یونانی، رومی و امپراطوری رم شرقی، نظامیانی با نام لجیستیکاس وجود داشتند که وظیفه مسائل مالی و تقسیم مایحتاج بر عهده آنان بود، همچنین در دیکشنری آکسفورد، لجستیک به آن قسمت از علوم نظامی تلقی میشود که وظیفه تهیه، تحویل و جابهجایی مواد، افراد و تجهیزات را بر عهده دارد و در دیکشنری دیگر، لجستیک به مدت زمان مهیا کردن منابع مورد نیاز، تعبیر میشود. همچنین لجستیک به صورت عمومی، شاخهای از علوم مهندسی است که سیستمهای انسانی بهجای سیستمهای ماشینی ایجاد میکند.
این اصطلاح یونانی لوگیستیکوس به معنی ماهر در محاسبه مشتق شده است، شایان ذکر است، در طول تاریخ، وظایف تجهیز، تدارک و انتقال ارتشها مستلزم محاسبات ریاضی بوده است که برخی از آنها از پیچیدگی قابل ملاحظهای برخوردار بودهاند، به طوریکه ناپلئون به جهت توصیف این مهارتهای محاسباتی نیاز به نیوتن و لایبنیتز را عنوان میکرد. در دورههای امپراتوری روم و بیزانتیوم، لاگیستا ماموری بود که این مهارت را به عنوان بخشی از حرفه خود بهکار میگرفت، ضمناً ارتش فرانسه در دوره لویی چهاردهم، یک ژنرال را مسئول اسکان و اقامت نیروها کرد، که این پدیده، شبیه به جایابی در صنعت است که لوژر نامیده میشد.
در اصلاح عموم، فرم بسیار معمول لجستیک، بهصورت تجارتی برپایه حمل محمولههای بزرگ اقلام در اندازه مورد نظر مشتری و در مکان جغرافیایی خاص میباشد و عملیات لجستیک ممکن است بهصورت مفهومی به عنوان زیرمجموعهای از مفاهیم تجارت و عملیات سازمانی دیده شود. اصولاً عملیات لجستیک ترکیبی از سه مولفه کلیدی است، در این رابطه، اولین مولفه، بهره وری لجستیک میباشد، که جهت ایجاد استانداردهای بهره وری معنادار برای اندازه گیری قابلیت ردیابی و مدیریت هزینههای لجستیک بهکار میرود. همچنین دومین مولفه، مشتمل بر خدمات لجستیک است که با مقادیراستاندارد ردیابی، منجر به ایجاد قابلیت عملیات لجستیک برای ارائه خدمات به مشتری میشود، و مولفه سوم، بر سیستمهای اندازهگیری میزان بهرهوری عملیات لجستیک تمرکز دارد.
همچنین اصطلاح لجستیک در مفهوم پیشرفتهتر و وسیع تر، ابتدا در نظریه معروف جنگ جومینی در سال ۱۸۳۸ مطرح شد، جومینی پیروزی در جنگ را مدیون سه عامل راهبرد، تاکتیک و لجستیک میدانست، او در توصیف نقش لجستیک، آن را ترتیبات مورد نیاز برای اجرای تاکتیک و راهبرد تعریف میکرد. جومینی صراحتاً اشاره نمود که بدون لجستیک، هیچ راهبردی قابل اجرا نیست. در این راستا کلاوزویتس از معاصران جومینی تاکید کرد که حتی اگر منابع منطقه نیز بقدر کافی باشد، باز هم فرمانده عاقل از تشکیل مخازن مهمات غافل نخواهد شد.
لن برانچ در فرهنگ لغت اصطلاحات کشتیرانی در سال ۱۹۹۰، لجستیک را اینگونه تعریف کرده است:
«لجستیک فرآیند یا سازوکار جابهجایی و توزیع کالاها میباشد که اثربخشی و کارائی هزینه در آن حفظ شده و سازمانهای مرتبط و فناوریهایی به منظور دست یابی بدین اهداف، مورد نیاز میباشد که میتوان آنها را به عنوان توانایی تحویل درست کالا، سروقت و در مکان مناسب خلاصه کرد».
او همچنین اظهار داشته است که این تعریف اساساً مفهوم JIT را در بر دارد و بر بستههای خدماتی با کیفیتی را که در آن، بر حفاظت از کالا و مسئولیت پذیری بهمنظور تنظیم مؤثرتر و مدیریت فرآیند حملونقل تأکید دارد، شامل میشود. این فرآیند مشتمل بر انتقال و انبارداری قطعات از عرضهکنندگان تا واحدهای تبدیلی تولیدکنندگان و آنگاه انبارداری کالاهای نهایی و در آخر نیز تحویل به مشتریان را شامل میشود و بهگونه مؤثری نقشهای مدیریت مواد و مدیریت توزیع را در یک کارکرد کلی ترکیب میکند.»
نظرات
مدیریت لجستیک پیشرفته (چاپ2)